حدیث روز

  • امروز : شنبه - ۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 27 April - 2024
0

پیشرفت یا خودکامگی

  • کد خبر : 29480
  • 10 اسفند 1402 - 7:33
پیشرفت یا خودکامگی
پیشرفت یکی از شاخص‌‌های سنجش کارآمدی یک نظام است و هیچ کشور و هیچ ملتی نیست که پیشرفت نخواهد اما بدون حضور فعال مردم در عرصه‌های مختلف، پیشرفت امکا‌ن‌پذیر نیست.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی کردتودی، پیشرفت یکی از شاخص‌‌های سنجش کارآمدی یک نظام است و هیچ کشور و هیچ ملتی نیست که پیشرفت نخواهد. اما بدون حضور فعال مردم در عرصه‌های مختلف، پیشرفت امکا‌ن‌پذیر نیست.

یکی از معضلاتی که حکومت‌های خودکامه‌ای مثل حکومت‌های سلطنتی یا تزاری با آن روبرو بودند تناقض ذاتی آنها با امر پیشرفت بود.

حکومت‌های خودکامه از یک طرف موجودیتشان در تمرکز قدرت در رأس بود، و از آن طرف برای ادامه حیات، نیاز به پیشرفت داشت و برای این امر باید به مردم میدان عمل و حضور می‌داد. اما اگر مردم میدان پیدا می‌کردند دارای قدرت تصمیم‌گیری و اقتصادی می‌شدند، رشد می‌کردند و اختیار می‌خواستند و ابزار اعمال قدرت را هم، اکنون داشتند و به عنوان رقیبی برای حکومت خودکامه مطرح می‌شدند. به این صورت حکومت خودکامه موجودیت خود را در خطر می‌بیند، و ناچار باید قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری، و حضور مردم را محدود کند، که در این‌ صورت باز هم از پیشرفت باز ‌می‌ماند و موجودیتش به خطر می‌افتد. این وضعیتی بود که ایران قبل از انقلاب، در زمان حکومت دیکتاتوری پهلوی داشت. حکومت پهلوی حتی اگر هم می‌خواست در کشور پیشرفتی ایجاد کند، به خاطر ذات سلطنت و خودکامگیِ خود نمی‌توانست، چون پیشرفت که ملزوم به حضور بیشتر مردم بود، موجودیت پهلوی را به خطر می‌انداخت. گرچه کشورهای غربی و شرقی برای شکست این قفل راه‌حل‌هایی مثل نظام کمونیستی و حتی لیبرال دموکراسی دادند، اما این نظام‌ها آخرسر دچار همین سرنوشت شده یا می‌شوند. قبل از ادامه بحث لازم به توضیح است که خودکامگی لزوما به معنی تسلط «یک فرد» بر یک ملت نیست بلکه به معنی تمرکز قدرت در دست عده‌ای است که می‌خواهند خود تصمیم‌گیر مسائل جامعه باشند و روند جامعه را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که همیشه قدرت در دستشان باشد.

نظام کمونیستی که ادعا داشت بر حضور توده سوار است به خودکامگی و دیکتاتوری عده‌ای به نام حزب، بر اکثریت مردم انجامید و مردم اختیار و قدرتشان تحت سلطه آنها بود و شد آنچه که بر سر نظام‌های کمونیستی مثل شوروی آمد. اما لیبرال دموکراسی هم که به اسم، مردمی است و از حضور مردم در صحنه دم ‌می‌زند و در ظاهر هم انتخاب مردم را به رسمیت می‌شناسد، اما در حقیقت و باطن گرفتار خودکامگی اقلیت سرمایه‌دار است که با زیرکی و در یک فرآیند پیچیده مردم را به بردگی کشیده و حضور مردم در آن نه از نوع «انتخاب و اختیار» بلکه از نوع «بردگی مدرن» است. کندی توسعه، و مشکلات اقتصادی (و البته عقب‌ماندگی در مسائل انسانی و معنوی) که از همه‌جای دنیای غرب بیرون می‌زند و البته او سعی می‌کند به زورِ رسانه و دروغ بپوشاند، به زودی ادعای دروغین آنها را در مورد دموکراسی (با تعریفی که خودشان از آن می‌دهند) اثبات می‌کند.

انقلاب اسلامی با شعار جمهوری اسلامی و با مفهوم مردم‌سالاری دینی، از خودکامگی گذر کرده، وارد مرحله جدیدی شد. نظام جدید کمتر از پنجاه روز بعد از انقلاب و در صندوق رأی و با آراء اکثریت مردم به تصویب رسید، و در طول حیات خود همواره به انتخاب و حضور مردم متکی بوده است.

در این نظام پیشرفت در هر عرصه‌ای که مردم فعالانه حضور داشتند اتفاق افتاده است، در عرصه سیاست و در عرصه علم که مردم حضور داشتند، پیشرفت‌های چشمگیری بوجود آمد. ملتی که حتی نمی‌توانست سیم‌خاردار بسازد، ماهواره به فضا می‌فرستد، و به علم‌های روز دنیا مثل فن‌آوری هسته‌ای و هوافضا، دانش سلول‌های بنیادی، دانش و فن آوری تولید هواپیما و… که برخی از آنها در انحصار یک یا چند دولت است، دست‌ پیدا کرده و در برخی از آنها جزو چند کشور اول است. اما این برای نظام اسلامی کافی نیست و خواهان حضور بیشتر مردم در عرصه‌های دیگر هم هست. درواقع حضور مردم در هر یک از این بخش‌ها مقوم حضور مردم در عرصه‌های دیگر است. حضور مردم در سیاست حضور آنها در علم و اقتصاد و… را تقویت می‌کند و حضور مردم در اقتصاد و علم حضورشان در سیاست را قوام می‌بخشد. حال تصور کنید در چنین مسیر مبارکی، مردم به هر دلیلی، و با تحریک دشمن دوست‌نما و «به انتخاب خود»  تصمیم بگیرند حضور خود در یکی از صحنه‌ها مثل انتخابات، را کمرنگ کنند. اولین جایی که ضربه می‌بیند همین حضور و تجلی مردم است. گویا مردم به خواست خود، و شاید نادانسته، از سهم خود در حکومت عقب‌نشینی می‌کنند و عقب‌نشینی در این بخش، قدرت مردم در بخش‌های دیگر را تحت تاثیر قرار داده و بر سرعت پیشرفت اثر منفی می‌گذارد.

مهمترین دلیل که دشمن سعی می‌کند در لباس مصلح، مردم را تشویق به دوری از صندوق رأی کند، عصبانیت او از این حضور فعالانه‌ی مردم در عرصه‌های مختلف و در نتیجه پیشرفت کشور است. کشوری که این گرگِ در لباس گوسفند، برای عقب‌ نگه‌ داشتنش، بیش از سه قرن، تلاش کرده است؛ و امروز می‌بیند که حضور مردم تمام تلاش‌های سیصد چهار صد ساله‌اش را به باد می‌دهد، برای همین است که دشمن اصلی خود را مردمی می‌بیند که در بستر مردم‌سالاری‌ دینی، که نظام‌اسلامی فراهم آورده‌ است روز به روز قوی‌تر شده و مملکتش را از گزند این دشمن غدّار چپاول‌گر دور و دورتر می‌کند. برای همین است در لباس دلسوز و مصلح، مردم را به عدم حضور دعوت می‌کند. لازم است مردم این دشمن را شناخته و فریب نقاب رسانه‌ایش را نخورد، و باور کند حضورش در پای صندوق رای بیش از هر چیز به خودش قدرت می‌بخشد و امکان حضور و قدرت‌نمایی‌اش را در عرصه‌های دیگر بیشتر می‌کند. به بیان دیگر، انتخابات یک آغاز است. آغازِ تحوّل در همه عرصه‌ها! آیا یک آغازِ قوی نویدبخش‌تر است یا یک آغاز ضعیف؟

یادداشت: محدثه زندی

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://kordtoday.com/?p=29480
  • ارسال توسط : l

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.