جیمی کارتر رئیسجمهور پیشین امریکا به خاطر تلاشهایش برای دموکراسی در سال ۲۰۰۲ و باراک اوباما به خاطر تلاشهایش برای دیپلماسی در سال ۲۰۰۹ جایزه نوبل صلح گرفتند.
آنگ سان سو چی هم که در سال ۱۹۹۱ جایزه نوبل صلح و جایزه «لژیون دونور» از فرانسه و جایزه «ساخاروف» از اتحادیه اروپا گرفتهبود، اما بعدها به دلیل سکوت و پنهانکاری در برابر جنایات علیه مسلمانان روهینگیا در کشور میانمار اغلب جوایز را از او پس گرفتند، به جز نوبل که جایزه صلحش را پس نگرفت.
شیمون پرز در اواسط دهه ۴۰ میلادی در زمانی که جوانی ۲۴ ساله بود به سازمان تروریستی «هاگانا» پیوست؛ سازمانی که به منظور ایجاد رعب و وحشت در میان فلسطینیان و وادار کردن آنها به ترک دیار و سرزمینشان ایجاد شدهبود و نقش بازوی تروریسم دولتی رژیم غاصب صهیونیستی را ایفا میکرد.
اسحاق رابین در سن ۱۸ سالگی به گروه تروریستی هاگانا پیوست و مشق کشتار و غارت کرد؛ وی سپس به ارتش رژیم صهیونیستی رفت و در جنگ اعراب و این رژیم در سال ۱۹۴۸ اقدامات جنایتکارانه زیادی را مرتکب شد.
مناخیم بگین یکی دیگر از نخست وزیران اسبق رژیم صهیونیستی است که جایزه صلح نوبل را دریافت کردهاست؛ وی در حالیکه همانند اکثر مقامات صهیونیستی دستانش تا مفرق به خون انسانهای بیگناه آلوده است در سال ۱۹۷۸ از سوی گردانندگان مراسم نوبل مستحق دریافت جایزه صلح! در نظر گرفته شد.
حال باید گفت جایزه صلح نوبل برای آنهایی که سر در خمره غربیها کرده و خوش رقصیهای خود را به نمایش گذاشتن دیگر حتی برای خود غربیها هم آنچنان جایگاهی ندارد چرا که برندگان این جایزه بی ارزش و نه چندان قیمتی در ۴۰ سال گذشته یعنی تا دوران جنگ سرد را بررسی کنیم، خواهیم دید که ملاکهای تعیینکننده برای این جایزه ملاکهای سیاسی بودهاند نه چیز دیگر.
نرگس محمدی عنصر فعال غربیها که در سالهای اخیر به خاطر خوش رقصیهایش برای غربیها و به واسطه اقدامات ضد امنیتی خبرساز شده بود و حال نیز بخاطر جرم اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت در زندان به سر میبرد این روزها به عنوان دریافت کننده جایزه نوبل شناخته شده است.
اما نرگس محمدی…
نرگس محمدی یکی از محکومان فتنه سال ۸۸ سال است. وی ده سال مجازات حبس لازم الاجرا داشت که با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس و موافقت دادگاه، میزان حبس وی یک سال و نیم کاهش پیدا کرد و با پایان محکومیت هشت سال و نیم حبس، از زندان آزاد شده بود.
وی در طول سال های محکومیتش همواره حاشیه ساز بوده و با دروغ پردازی ها سعی در ایجاد حاشیه کرده بود. برخلاف اخباری که از وضعیت وی و شایعه شکنجه او مطرح شده بود، تصاویر آزادی وی که حاکی از اضافه وزن وی داشت، در آن زمان واکنش های متفاوتی را در پی داشت.
اما ادامه دار بودن اقدامات ضدایرانی و امنیتی نرگس محمدی باعث شد تا وی به جرم اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور دوباره بازداشت شود.
در حالی که کمیته نوبل در حال بررسی گزینههای خود برای اعطای جایزه صلح نوبل بود، پیامهایی از سمت شیرین عبادی و عبدالکریم لاهیجی به نرگس محمدی ارسال شده بود که چنانچه وی رفتارهای تند و افراطی خود را تشدید کند، آن ها میتوانند نظر اعضای کمیته نوبل برای اعطای این جایزه سیاسی به وی را جلب نمایند.
بر این اساس برای نرگس محمدی دستور العملهایی تهیه شده که وی طی چند ماه گذشته در حال اجرای آنها بوده تا بتواند نظر اعضای کمیته نوبل را جذب و این جایزه را نصیب خود کند و البته بازی طراحی شده تبلیغاتی علیه وضعیت حقوق بشر در ایران را نیز پیش ببرد که او در این مسیر نیز موفق عمل کرد و بالاخره جایزه نوبل را از آن خود کرد.
حال باید گفت جایزه صلح نوبل برای آنهایی که سر در خمره غربیها کرده و خوش رقصیهای خود را به نمایش گذاشتند دیگر حتی برای خود غربیها هم آنچنان جایگاهی ندارد.
یادداشت از مریم محمدی
انتهای پیام/