شهید اکبر ایزدپناه فرزند آدینعلی روز یکم مرداد ماه سال ۱۳۶۱ میان خانواده‌ای متدین شهر «دلبران» از توابع شهرستان قروه به دنیا آمد.
وی دوران کودکی را در کانون گرم خانواده و در زادگاهش سپری کرد و در سن ۷ سالگی برای کسب علم و دانش راهی مدرسه شد و همزمان با تحصیل در تمام مقاطع همراه پدر و دیگر اعضای خانواده مشغول کار می‌شد.
اکبر موفق شد مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد و پس از اخذ دیپلم برای گذراندن خدمت مقدس سربازی به سپاه رفت و بعد از گذراندن آموزش‌های مقدماتی مشغول خدمت شد.
در سال ۱۳۸۴ با تصمیم بزرگان خانواده با دختری عفیف و شایسته ازدواج کرد و حاصل پیوند او با همسرش یک فرزند پسر است.
اکبر احترام ویژه‌ای برای والدینش قائل بود و در نهایت احترام و ادب با آن‌ها رفتار می‌کرد و همواره با انجام کار‌های خیرخواهانه در حق دیگران سعی داشت جایگاه خود را در قلب اطرافیان تثبیت کند و در این خصوص نیز بسیار موفق بود.
وی روز یکم تیرماه سال ۱۳۸۶ داوطلبانه لباس بسیجی بر تن کرد و به صف لشکر مخلص خداوند ملحق شد و همچنان در راه خدا و پاسداری از دستاورد‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی در منطقه کردستان تلاش کرد.
اکبر در راه تبیین آرمان‌ها و اهداف شهدا سرانجام در روز ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۸۸ حین درگیری با گروهک ضد انقلاب موسوم به پژاک در ارتفاعات مرزی شهرستان مریوان به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از تشییع در گلزار شهدای زادگاهش (شهر دلبران) به خاک سپرده شد.
به خاطر علاقه‌ای که به حضرت مهدی (عج) داشت نام او را برای فرزندمان انتخاب کرد
در کار‌های خانه به من خیلی کمک می‌کرد، هیچگاه از گریه فرزندمان در نیمه‌های شب ناراحت نمی‌شد و شب‌ها وقتی مهدی گریه می‌کرد اکبر از خواب بیدار می‌شد و او را بغل می‌کرد و با در آغوش گرفتن پدرش به آرامش می‌رسید.
در طول مدت زندگی مشترکمان حتی برای یکبار هم کوچکترین رنجشی از هم نداشتیم.
همیشه نمازش را اول وقت می‌خواند، او به مسائل دینی خیلی پایبند بود و روزه اش را در سخت‌ترین شرایط هم به جا می‌آورد.
علاقه و توجه زیادی به تربیت فرزند داشت و همواره در خصوص تربیت فرزندمان به من سفارش می‌کرد و می‌گفت او را فردی نماز خوان و با ایمان تربیت کن.
علاقه زیادی به حضرت مهدی (عج) داشت و برای همین نام مهدی را برای فرزندمان انتخاب کرد.
راوی: همسر شهید
