حدیث روز

  • امروز : سه شنبه - ۱۱ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 30 April - 2024
1
یادداشت؛

نائب‌الزیاره به وقت یک‌و‌بیست

  • کد خبر : 32898
  • 27 فروردین 1403 - 7:10
نائب‌الزیاره به وقت یک‌و‌بیست
صدای قدم‌ها نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، دل توی دلم نیست، برای عملیات فقط به تعداد محدودی نیاز است، دعا دعا می‌کنم و توسل می‌کنم که من هم توفیق شرکت داشته باشم، چشم می‌بندم و قدم‌ها را می‌شمارم، خدایا من هم باشم تا وقتی دست مرا از جای بلند می‌کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، آری! من انتخاب شده‌ام و اشک در چشمانم حلقه می‌زند. از همان زمان ابتدای ساختنم که با سلام و صلوات و توسل همراه بود، تا همین الان منتظر چنین روزی بودم. روزی که جزو اولین پهپادهایی باشم که خاک دشمن خدا را شخم می‌زند. در خود نمی‌گنجم.

آسمان تاریک است که با شنیدن صدای یا رسول‌الله با تمام توان به سمت دشمن رسول‌الله پرتاب می‌شوم. حدودا سه ساعت زمان تا هدف راه است. با ذکر، مسیر را طی می‌کنم. پایین را نگاه می‌کنم. ایران در امن و امان است. چند نفری را با سر و صدای خودم بیدار کرده‌ام.

لبخندها و خوشحالی‌ها را حتی از این فاصله می‌توانم ببینم. چشم‌های خواب‌آلوده‌ای که با ترس سر وصدای مجهول از خواب پریده، و اکنون با دیدنم با برق امید و شوق روشن شده‌اند و من را دنبال و دعای خیر بدرقه راهم می‌کنند. دوربین‌ موبایل‌ها از من عکس و فیلم می‌گیرند، فرصت ژست گرفتن ندارم اما چه ژستی بهتر از ژست حمله به اسرائیل. من احتمالا مشهورترین و دوست‌داشتنی‌ترین پهپاد روی زمینم. از فراز تخت فولاد می‌گذرم، مزارش هنوز تازه است. خاکش سرد نشده، برای انتقامش بلند شده‌ام. به سردار زاهدی و یارانش سلام عرض می‌کنم. صدای الله اکبر را می‌شنوم.

به عراق نزدیک می‌شوم وقت زیارت است باید آماده باشیم، هرچه باشد راه قدس از کربلا می‌گذرد، فرصت نداریم زمان زیارتمان کوتاه است. از آسمانی می‌گذریم که همه انبیاء روی زمین از آن گذشته و در بزنگاه‌های حساس به آن توسل کرده‌اند. «السلام علیک یا اباعبدالله‌الحسین» کاش می‌شد بیشتر بمانیم. ملائکه بالای سر بین‌الحرمین در رفت و آمدند، پر و بالشان را بر ما می‌کشند نمی‌دانم برای متبرک شدن ما، یا برای متبرک شدنشان به حامیان بیت‌المقدس. مردم عراق هم کم نمی‌گذارند. آنها هم لحظه حضورم را در آسمان ثبت می‌کنند. صدای ذوق و شوق‌شان به آسمان می‌رسد. از شادی آنها دلم شاد می‌شود.

مردم سوریه و دمشق و اردن هم از این لذت محروم نیستند، کاش همرزمان یمنی‌مان هم می‌توانستند ما را رصد کنند. عامدانه انتخاب شدم و عامدانه همه‌ی جهان را از آمدنم خبر کرده‌ام که حس اقتدار بپاشم بر سر مسلمانان و به سخره بگیرم هیمنه‌ی دشمنان اسلام را. دعاها، هیجان‌ها، لبخندها و امیدها بدرقه‌ی راهم است. می‌روم تا تسلایی باشم بر جگرسوختگان فلسطین.

بالأخره به هدف نزدیک می‌شوم. هدف یک پایگاه نظامی است. ما از سازندگانمان یاد گرفتیم همچون حیدر، جوانمردانه بجنگیم نه چون یزیدیان ترسو، وحشیانه. صدای آژیرها بلند می‌شود. گنبد آهنینشان عمرا حریف اراده آهنینم شود. زمان فداشدن نزدیک است.

آن پایین غوغا است همه در حال فرارند. آنهایی که تا چند شب پیش خواب راحت داشتند در هول و هراسند، و آنهایی که ۱۹۰ روز خواب نداشتند، یک امشب را راحت می‌خوابند. می‌روم تا امشب لالایی کودکان فلسطین شوم. برای تکمیل ماموریتم از بیت‌المقدس اجازه می‌گیرم. نوبت زیارت قبله اول مسلمین است، گنبد قدس همچنان در میان تاریکی شب می‌درخشد. سلام ملت‌ مسلمان ایران را می‌رسانم، سلام شهدا را،‌ نائب‌الزیاره عاشقان مبارزه با اسرائیل هستم. سلام می‌گویم و اذن می‌طلبم و می‌روم که فدا شوم.

یا رسول‌الله…

انتهای خبر/

لینک کوتاه : https://kordtoday.com/?p=32898
  • ارسال توسط : m j

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.